شاهزاده کوچولو

اگر تو مرا اهلی کنی و با من پیوند ببندی ..
زندگی ام چنان روشن خواهد شد
انگار نور آفتاب بر آن تابیده است ..

صدای پای تو برایم مثل نغمه موسیقی خواهد بود ..
...
گندمزارها چیزی به یاد من نمی آورند
ولی تو موهای طلایی داری
پس وقتی اهلی ام کنی و با من پیوند ببندی معجزه می شود ..!!
گندم که طلایی رنگ است یاد تو را برایم زنده می کند

و من زمزمه باد را در گندمزارها دوست خواهم داشت ..!!

نظرات 1 + ارسال نظر
شقایق شنبه 17 خرداد 1393 ساعت 10:39 ب.ظ http://pises.blogsky.com

-ﻛﺮورﻫﺎ ﺳﺎل اﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺧﺎر ﻣ ﻲ ﺳﺎزﻧﺪ و ﺑﺎ وﺟﻮد اﻳﻦ ﻛﺮورﻫﺎ ﺳﺎل اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ه ﻫﺎ ﮔ ﻞ ﻫﺎ
را ﻣﻲ ﺧﻮرﻧﺪ. آن وﻗﺖ ﻫﻴﭻ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ آدم ﺑﺪاﻧﺪ ﭘﺲ ﭼﺮا ﮔ ﻞ ﻫﺎ واﺳﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﺎرﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ
وﻗﺖ ﺧﺪا ﺑﻪ ﻫﻴﭻ دردی ﻧﻤ ﻲ ﺧﻮرﻧﺪ اﻳﻦ ﻗﺪر ﺑﻪ ﺧﻮدﺷﺎن زﺣﻤﺖ ﻣ ﻲ دﻫﻨﺪ؟ ﺟﻨﮓ ﻣﻴﺎن ﺑﺮه ﻫﺎ و
ﮔ ﻞﻫﺎ ﻫﻴﭻ ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ؟ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع از آن ﺟﻤﻊ زد ن ﻫﺎی آﻗﺎ ﺳﺮ خ روﺋ ﻪی ﺷﻜ ﻢ ﮔﻨﺪه ﻣﻬ ﻢ ﺗﺮ و
ﺟﺪ یﺗﺮ ﻧﻴﺴﺖ؟ اﮔﺮ ﻣﻦ ﮔﻠﻲ را ﺑﺸﻨﺎﺳﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻫﻤ ﻪ ی دﻧﻴﺎ ﺗﻚ اﺳﺖ و ﺟﺰ رو اﺧﺘﺮک ﺧﻮدم
ﻫﻴﭻ ﺟﺎی دﻳﮕﺮ ﭘﻴﺪا ﻧﻤﻴﺸﻪ و ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﻳﻚ روز ﺻﺒﺢ ﻳﻚ ﺑﺮه ﻛﻮﭼﻮﻟﻮ، ﻣﻔﺖ و ﻣﺴﻠﻢ، ﺑﻲ
اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﭼ ﻪ ﻛﺎر دارد ﻣ ﻲ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺿﺮب ﭘﺎک از ﻣﻴﺎن ﺑﺒﺮدش ﭼﻲ؟ ﻳﻌﻨﻲ اﻳﻦ ﻫﻢ ﻫﻴﭻ
اﻫﻤﻴﺘﻲ ﻧﺪارد؟ اﮔﺮ ﻛﺴﻲ ﮔﻠﻲ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻛﺮورﻫﺎ و ﻛﺮورﻫﺎ ﺳﺘﺎره ﻓﻘﻂ ﻳﻚ
داﻧﻪ ازش ﻫﺴﺖ واﺳﻪ اﺣﺴﺎس وﺷﺒﺨﺘﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺪر ﺑﺲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ آن ﻫﻤﻪ ﺳﺘﺎره
ﺑﻴﻨﺪازد و ﺑﺎ ﺧﻮدش ﺑﮕﻮﻳﺪ : »ﮔﻞ ﻣﻦ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ ﻣﻴﺎن آن ﺳﺘﺎر ه ﻫﺎﺳﺖ «، اﻣﺎ اﮔﺮ ﺑﺮه ﮔﻞ را ﺑﺨﻮرد
ﺑﺮاﻳﺶ ﻣﺜﻞ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﻜﻬﻮ ﺗﻤﺎم آن ﺳﺘﺎره ﻫﺎ ﭘﺘﻲ ﻛﻨﻨﺪ و ﺧﺎﻣﻮش ﺑﺸﻮﻧﺪ . ﻳﻌﻨﻲ اﻳﻦ ﻫﻢ ﻫﻴﭻ
اﻫﻤﻴﺘﻲ ﻧﺪارد؟

شازده کوچولو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد